ختم کلام/
سردار آقازاده در یاد داشتی نوشت:
واژه “توسعه” با واژه پیشرفت متفاوت است. پیشرفت معنای عام توسعه است با این فرق که در توسعه گاهی پیشرفت یک عامل وابسته به پسرفت عامل یا عامل های دیگر است. ترکیب واژگانی “توسعه متوازن” یا “توسعه پایدار” عمق و وزن معنایی دارند که توسعه را در بستر زمان معنا میبخشند. یعنی توسعه ای توسعه است که تعادل در خود داشته باشد و در طولانی مدت مستقر بماند و با هر بادی نشکند.
توسعه + زیرحوزه ها ترکیب واژگانی همچون توسعه بخش کشاورزی، توسعه گردشگری و توسعه بهداشتی را ساخته اما توسعه مندی حرکت روبه جلوی همه زیربخش های اداره سرزمینی ست.
اگر تولید گندم ۱۰ برابر شود اما مصرف آب برای این میزان تولید هم ۱۰ برابر شد و به منابع آبی آسیب خورد نمیتوان از ترکیب توسعه تولید گندم استفاده کرد زیرا شرط تعادل و شرط زمان را محقق نکرده است یعنی افزایش تولید گندم که محصولی استراتژیک و ضامن امنیت غذایی ممللکت است منابع آب که بالاترین سطح اهمیت در حیات بشر را دارد به خطر انداخته؛ پس اگر توسعه تولید گندم را نصب العین خود قرار میدهیم لاجرم باید هرآنچه که بصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر این توسعه اثر میگذارند یا این توسعه بر آنها اثر میگذارد را مورد بررسی قرار داد.
در ساحت توسعه اگر دانش اقتصادی و دانش فنی باشد اما دانش انسانی نباشد منتج به نتیجه نمیشود.
اگر توسعه هدف باشد نظامات اداری و سیاسی مبتنی بر آن وزن میگیرند.
بخش تقنینی ، بخش اجرایی و بخش قضایی باید در یک حرکت منظم در خدمت توسعه مملکت باشند.
جمهوری اسلامی ایران در گام دوم انقلاب نباید اجازه دهد اسناد بالادستی به اهداف خود نرسند و این منوط به استقرار اندیشه توسعه گرایی است.
باورمندان به انقلاب و امام(ره) و رهبری(حفظه الله) نمیتوانند نسبت به عدم توسعه متوازن حساس نباشند.
پرسشها، چالش ها و تهدیدها را باید بارها و بارها مطرح کرد و نخی میان آنها کشید نخی مشترک که ارکان توسعه را بهم متصل کند. این کار محققین و نخبگان و نیروهای اجتماعی ماست. متخصصان با بصیرت باید رابطه های میان توسعه را ببینند و بیان کنند تا نظام مدیریتی امر توسعه را بدرستی پیش ببرد.
رابطه مستقیم، فعال و شفاف سه گانه مردم و نخبگان و حکومت پشتوانه توسعه پایدار است.
نخبگان سیاسی علی الخصوص نمایندگان مجلس که درد توسعه دارند باید نخبگان علمی حوزه توسعه را بکار گیرند و با روابط گسترده ای که از یک سو با مردم و از دیگر سو با حاکمیت دارند زمینه برای تحقق علمی توسعه را فراهم آورند.
نظم جغرافیایی با عنوان آمایش سرزمینی یک وجه استراتژیک در امر توسعه است.
نگاه کنید به ترکیب “توسعه سرمایه گذاری خارجی” دقیقا مانند مخاطرات و چالش های “توسعه تولید گندم” اینجا هم باید زیربناها و روبناهای مرتبط و متصل را شناخت. در همین مثال اگر کارگر ارزان و سوخت ارزان را زمینه ورود سرمایه های خارجی در شرایط کنونی مملکت بدانیم اما نظام بانکداری ضدتوسعه مملکت را نشناسیم و یا سایر زمینه های حقوقی مرتبط را درنظر نگیریم باز به چاه دیگری رهنمون میشویم.
مختصری در باب توسعه سخن راندم تا به عرض برسانم که مرکزی با عنوان “دفتر مطالعات توسعه” به مدیریت دکتر مبارکی شکل داده ایم که بازوی علمی بمنظور عمق بخشی به ساحت تصمیم سازی و نظارت باشد. عزم دارم این مرکز را ثبت و به دفتری دائمی برای مشارکت نخبگان و مردم تبدیل کنم.
من واژه “مشارکت” را تقدیس میکنم زیرا مشارکت عمومی اعتمادزاست و از سوی مقابل رفتار معتمدانه مسئولین هم مشارکت زاست. این رابطه درهم تنیده مشارکت و اعتماد چنان سرمایه بزرگیست که توسعه بدون استقرار مشارکت فعالانه مردم ممکن نیست. توسعه ثبات آفرین است و ثبات هم توسعه زاست.
امروز جهان در سال ۲۰۲۰ چشم اندازی نو پیشرو دارد که نمیتوان نسبت به ملزومات این عصر دور ماند و انتظار تغییرات اساسی داشت.
گیلان در این میان میتواند نقشی بسیار پررنگ ایفا کند و بخشی از پازل توسعه ایران باشد.
باوجود استقرار مراکز پژوهشی ملی و منطقه ای رنگارنگ در گیلان و هزینه های سنگینی که برایشان شده شاهد خروجی های موثر و جامع نبوده ایم و اول دلیل؛ انقطاع ارتباط میان این پژوهشگاه های اغلب دولتی میان خود و مراکز دانشگاهی است و دیگر آنکه نخبگان حوزه های مختلف این مراکز را به پرسش نگرفته اند، پرسشی که امروز مطرح است.
دفتر مطالعات توسعه ضمن ارتباط با مراکز علمی مذکور خواهد کوشید طی فصلنامه هایی گزارشات مدون و خروجی موثر تولید کند و اهرمی قابل اتکا باشد.
در پایان از عزیزان متخصص حوزه های علمی میخواهم در این امر مشارکت فعال داشته باشند