در دنیای امروز و در ملتی همچون ایران که چندیست اوضاع کسب و کار به وضعی نامتعادل و اسفبار درآمده است، هستند جوانانی تحصیلکرده که به پشتوانه خلاقیت و آموخته های دانشگاهی خود اقدام به نوعی اشتغالزایی از راه استارت آپ کرده اند.
بر اساس تعاریف، استارتاپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرار و مقیاس پذیر بوجود آمده است. استارتاپ ها، به طور معمول، حول ایده های نوآورانه و خلاقانه بنا می شوند. در واقع فرد یا افرادی خوشفکر، با ایده های نو، در جستجوی روش هایی برای کسب درآمد از آن ایده و تولید انبوه محصولات هستند.
در گذر از مرحله ایجاد ایده و خلاقیت نوآورانه به منظور ایجاد اشتغال و کسب درآمد، مسئله حمایت مالی برای رشد و بالندگی و درآمد زایی استارتاپ ها مطرح می شود.
اغلب طرح های استارت آپی به ویژه در مراحل نخستین با هزینه های شخصی جوانان ایده پرداز و یا قرض از دوستان و آشنایان پیش می روند. انجام چنین هزینه هایی هرچند در گام های اولیه، خیلی چشمگیر نباشد اما آمارها نشان می دهد که در بسیاری از موارد، به بی انگیزگی جوانان و قطع تداوم روند اجرایی طرح ها می انجامد.
پر واضح است پرداختن به طرحی که قرار است موجبات اشتغال و سود شود نیاز به حمایت های جدی سرمایه گذار دارد.
هرچند که سرمایه گذاران نیز برای کسب سود بیشتر، میزان ریسک‌پذیری و حاشیه سود طرح ها را بارها و بارها برآورد می کنند اما این مسئله به نوبه خود شاید روند پیشرفت پروژه ها را مختل کرده و فرصت های سرمایه گذاری را از سایرسرمایه گذاران سلب می کند و یا در بسیاری از موارد موجب رشد طرح های رقیب شود.
اکنون سوال اینجاست که با چنین اقتصادی که بر مملکت حکفرماست، ایده های استارت آپی چگونه باید وارد بازار کار شوند و یا بهتر است پرسیده شود گروه های استارت آپی تا چه زمانی باید در انتظار سرمایه گذار نشسته و قرار است بالاخره در چه زمانی وارد بازار کار شوند؟
آمارهای فناورانه ارائه شده دست کم توسط پارک علم فناوری، نشان از طرح های مطلوب و قابل قبول سود ده دارند اما آنچه درحال حاضر نایاب به نظر می رسد تعداد سرمایه گذار، برای پذیرش ریسک سرمایه گذاری در طرح ها است.
از یک سو سرمایه گذار در اندیشه سود بیشتر و بازگشت سرمایه اولیه، هر طرحی را مورد سرمایه گذاری قرار نمی دهد از سویی دیگر اغلب طراحان استارت آپی جوانانی تحصیل کرده اند که یا سرمایه لازم را ندارند و یا سرمایه های خود را در راه تحصیل و یا ارائه طرح از دست داده اند.
با چنین وضعیتی که نه ایده پرداز دارایی مکفی برای پیشبرد ایده دارد و نه سرمایه گذار ریسک سرمایه گذاری در استارتاپ ها را می پذیرد، تا فرداها باید شاهد خاک خوردن طرح های نوآورانه در جامعه بود.
شاید بهتر بود کسی و یا منبع آگاهی پاسخ دهد که استارتاپ ها تا چه زمانی باید در انتظار اعلام آمادگی سرمایه گذاران، چشم به راه باشند و بالاخره چه زمانی این اسارت پایان خواهد یافت.

به قلم‌ مهدیه رزاقی لنگرودی
انتهای پیام/