شنیده های غیر رسمی حکایت دارند عده‌ای که خود را از حامیان و طرفداران معاون محترم گیلانی رئیس جمهور روحانی می دانند،عزم خود را با سؤاستفاده از نام،اعتبار و جایگاه جناب آقای دکتر نوبخت برای تغییر سرپرست فعلی منطقه ی آزاد انزلی ( مهندس نقوی) و معرفی جناب آقای مهندس اوسط مقدم ،معاون کنونی امور عمرانی استانداری گیلان برای مدیر عاملی منطقه ی آزاد انزلی به رئیس جمهور و هیات دولت جزم کرده‌اند که به عبارتی دیگر تا ظرف حدود ۳ ماه تا پایان عمر دولت آقای روحانی،عملا طرح اتصال منطقه ی آزاد انزلی به راه آهن سراسری به انجام نرسد، چیزی که مطالبه ی جدی رئیس جمهور روحانی بوده است و شخص ایشان بر اساس اخبار شنیده شده ،بارها از روند کند عملیات اجرایی راه آهن رشت به منطقه ی آزاد انزلی و بندر کاسپین در دوره مدیریت آقای روزبهان،انتقاد کرده بود.
باید تاکید نماییم،براساس آمار رسمی موجود در ارتباط روند احداث راه آهن رشت به منطقه آزاد انزلی،کار ساخت خط آهن از رشت به منطقه ی آزاد انزلی از بهمن ماه سال ۱۳۹۷ تا پایان دوره ی مدیریتی آقای روزبهان فقط ۲۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشت ولی این روند از بهمن ماه سال ۱۳۹۹ تاکنون که آقای مهندس نقوی ،سرپرستی منطقه ی آزاد انزلی در را با تیم مدیریتی جدید در دست گرفت با اقدامات ویژه و پیگیری های مداوم بیش از ۴۵ درصد رشد فیزیکی و پیشرفت داشته است.

حال آیا با توجه روند پر شتاب کار ها و اقدامات خوب دوره سرپرستی آقای مهندس نقوی بویژه در پروژه ی مهم خط آهن رشت به منطقه ی آزاد انزلی،تغییر ایشان اقدامی در جهت عدم اتصال منطقه ی آزاد انزلی و بندر کاسپین به راه آهن سراسری نیست؟

آیا اگر ظرف چهار ماه،۳ مدیرعامل در منطقه ی آزاد انزلی،منصوب و تغییر نمایند باعث تضعیف سازمان منطقه ی آزاد انزلی و تضعیف روند توسعه ی گیلان نیست؟

آیا با عدم اتصال این منطقه به راه آهن سراسری،می توانیم زیر ساخت های ترانزیتی اتصال به بلوک اقتصادی اوراسیا،غرب آسیا،خلیج فارس و جنوب،شرق دور و نزدیک،روسیه ،اروپای مرکزی و… را تکمیل داشته باشیم؟

آیا با عدم اتصال منطقه ی آزاد انزلی و بندر کاسپین به راه آهن سراسری می توانیم اشتغال،تولید ثروت،ارز آوری و رشد اقتصادی و… داشته باشیم؟

علی ایحال،در طی ۸ سال گذشته کریدور شمال _جنوب وارد فاز عملیاتی جدی شده ،مسیر چین ،قزاقستان ایجاد شده‌است.در این ارتباط استان گیلان دو بندر فعال و تاثیر گذار دارد و ایران به دنبال گسترش همکارها با اتحادیه مهم اوراسیا و دنیا می باشد،در یک کلام،آینده روابط اقتصادی ایران با بلوک اقتصادی اوراسیا،شرق دور و نزدیک و حتی برخی ممالک اروپایی و منطقه از مسیر انزلی و گیلان می گذرد که مهمترین زیر ساخت ترانزیتی آن راه آهن است.با کمال تأسف به نظر می‌رسد برخی مسئولان بلندپایه پایه کشوری و برخی حامیان آنان بایستی دست از برخی سیاست‌های تکراری ضد توسعه و عقب نگهدارنده ی گیلان و بویژه منطقه ی آزاد انزلی بخاطر اعمال نفوذهای مدیریتی از بین برنده ی زمان و انرژی دست بردارند و اجازه دهند این ۳ ماه منطقه ی آزاد انزلی در مسیری که پس از بهمن ماه سال ۱۳۹۹ قرار گرفته ،به حرکت رو به جلوی خود ادامه دهد تا اتصال راه آهن سراسری به منطقه ی آزاد انزلی محقق گردد،در غیر اینصورت،مجال توسعه و اثرگذاری از منطقه ی آزاد انزلی سلب خواهد شد و تغییرات مدیریتی در این پروسه ی زمانی
کوتاه مدت نه تنها راه حل نیست بلکه ایجاد بن بست می باشد.
برخی ها می گویند ،شاید اهداف دیگری پس پرده این گونه تغییرات مدیریتی وجود داشته باشد