آرشیو
کد خبر : 2467
جمعه - 28 دی 1397 - 18:20

لذت نوشیدن یک فنجان قهوه با طعم گلایه های دلنشین استاد موسیقی

به گزارش ختم کلام/ مهدیه رزاقی لنگرودی:با چهره ای گشاده و تبسمی مهربان در می گشاید و با چندفنجان قهوه، جانانه پذیرایی می کند. آرام وصبور نشان می دهد اما پر پیداست که واژگانی از جنس گلایه بر زبان و اندوهی بی انتها در دالان گلو را یدک می کشد‌. باب گفتگو را که با […]

لذت نوشیدن یک فنجان قهوه با طعم گلایه های دلنشین استاد موسیقی

به گزارش ختم کلام/ مهدیه رزاقی لنگرودی:با چهره ای گشاده و تبسمی مهربان در می گشاید و با چندفنجان قهوه، جانانه پذیرایی می کند. آرام وصبور نشان می دهد اما پر پیداست که واژگانی از جنس گلایه بر زبان و اندوهی بی انتها در دالان گلو را یدک می کشد‌. باب گفتگو را که با استاد وصال عرب زاده ی ۴۵ ساله باز می کنیم از خاطراتش می شنویم. از روزهای سخت اما شیرین شاگردی تا روزهای سخت تر و شیرین تر استادی.
موسیقی را از ۱۹ سالگی و زمانی که جوانکی دلنشین بود در زادگاهش، تهران آغاز کرد و نزد استادانی همچون علی بیانی، داریوش طلایی، لطفی، شعاری وبهدادبابایی به شاگردی پرداخت‌.
وی که دستی در قلم و تجربه ای در خبرنگاری داشت، نخستین مصاحبه با استاد کلهر را که به صورت اتفاقی با وی آشنا شده بود در سال ۸۰ در روزنامه همشهری انجام داد و از قضای روزگار سیزده سال نیز نزد همین استاد به فراگیری علم پرداخت تا جایی که دیگر با گروه “سیلک رود” به سرپرستی نوازنده مشهور ویولنسل (یویوما) در تور آسیای شرقی ۲۰۱۰ همراه با استاد کیهان کلهر به همکاری پرداخت.

در ۲۸ سالگی پا به عرصه دانشگاه گذاشت و به تحصیل در مقطع کارشناسی موسیقی پرداخت. نبوغ وی به حدی بود که در نخستین سال ورود به دانشگاه در رشته سه تار در کشور، اول شد ودرطول دوران تحصیل، آلبوم “در سایه باد” را در کنار استاد شعاری، به بازار عرضه کرد.
حالا دیگر علم اندوزی و سطح فراوان دانش وصال عرب زاده به حدی رسیده بود که در ترم پنجم به درخواست مدیر گروه دانشگاه، به تدریس در دانشگاه سوره تهران پرداخت و پس از فارغ التحصیلی نیز به مدت ۷ سال در دانشگاه شیراز تدریس کرد اما انگار تحصیل و تدریس در این مقطع وی را ارضا نمی کرد به گونه ای که عزم خود را برای ادامه تحصیل در رشته نوازندگی ایرانی در دانشگاه هنر تهران جزم کرد و دیری نپایید که به دعوت مدیر گروه دانشگاه موسیقی دانشگاه گیلان برای تدریس به این استان عزیمت کرد و در حال حاضر نیز عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان است.
وی همچنین در سال ۲۰۱۰ با ارکسترسمفونیک تهران به رهبری منوچهر صهبایی در تور اروپایی شرکت کرد و با گروه “مهتاب رو” به سرپرستی و آهنگسازی خود در کشورهایی همچون بلژیک، فرانسه، ایتالیا، سوئیس، قطر، الجزایر، تایوان، تایلندو چین به اجرای موسیقی و هنرنمایی پرداخت.
وقتی از استاد عرب زاده پرسیدیم‌چرا از میان این همه ساز، سه تار را انتخاب کرده اید، گفت: پیش از خرید نخستین ساز، آواز می خواندم اما بر اساس قواعد خوانندگی باید برای فراگیری آواز، ساز می زدم و به دلیل وضع معیشتی آن روزهای خود و خانواده ام، سه تار را برگزیدم‌ و نمی دانستم که سه تار، ساز همیشگی من خواهد شد.
این هنرمند که عمری با سه تار دمساز بود با بیان اینکه در آموزشگاه های فعلی، مشکل آموزش وجوددارد می گوید: هیچ گونه نظارتی بر عملکردآموزشگاه ها وجود ندارد و انگار قرار است هیچ نظارتی نیز وجود نداشته باشد.
وی با غمی فراوان از بیکاری فارغ التحصیلان این رشته ادامه می دهد: امروز رشته موسیقی در بیشتر دانشگاه ها تدریس می شود و هر ساله صدها نفر در این رشته فارغ التحصیل می شوند اما بازار کار آنها اصلا معلوم نیست. درجامعه ما دندانپزشک در مطب خود، دو روز ازهفته به تدریس موسیقی می پردازد در حالی که بخش آموزش، باید به تحصیل شدگان این بخش واگذار شده و فقط کنسرت و ارائه آلبوم به تمام آموزش دیدگان در هر صنفی محول شود.
آنطور که استاد عرب زاده می گوید، کانون پزشکان دوستدار موسیقی در کشور وجود دارد که بتوانند در خانه موسیقی فعالیت کنند اما هیچ مکان، کانون و یا صنفی وجود ندارد که از حق و حقوق صنفی فارغ التحصیلان موسیقی حمایت کند.
فضا را که اندکی سکوت فرا می گیرد چهره استاد در هم فرو می رود و با جدیتی تحسین برانگیز می گوید: یا رشته موسیقی باید بازار کار داشته باشد یا درب آن باید بسته شود.
این استاد سه تار با یادآوری مشقت های معیشتی این قشر، با دلسوزی پدرانه ای ادامه می دهد: نوازنده فارغ التحصیل از دانشگاه نبایدبه عنوان راننده به جابه جایی مسافر بپردازد، بلکه باید آنقدر به او بها داد تا هنر خود را به تماشا بگذارد.
وی با بیان اینکه نقد مطلوبی در موسیقی وجود ندارد اضافه می کند: اگر در این حوزه، نقد های خوبی همچون نقدهای وارد شده بر عرصه سینما وجود داشت، شاید شاهد اتفاقات خوبی در تارو پود این هنر می شدیم.
… و حالا پس از اندکی سکوت، یک جرعه از قهوه را می نوشد و با تکان دادن سر می گوید: نه تنها وضعیت آموزشگاه های گیلان بلکه وضعیت آموزشگاه های موسیقی کل کشور اسفبار است.
و ما همچنان در سکوت این جمله استاد غرق شدیم غافل از اینکه بدانیم همنشینی با چنین غمخواری دلمان را گرم اما قهوه های داخل فنجانمان را سرد کرده است و این شاید لذیدترین نوشیدنی ای بود که با دلی خوش نوشیده نشد.

منبع:خبرازاد/