آرشیو » اجتماعی » اسلایدر بالا » سیاسی » مهمترین عناوین » ویژه » پیشخوان » یادداشت
کد خبر : 10943
جمعه - 17 اردیبهشت 1400 - 20:51

الف لام قدس؛ مظلومی قدر در قدمگاه زمان

  به پاس روز قدس به قلم؛ مهدیه رزاقی لنگرودی هرچند که سالیانیست در غربت زمانه مهجور مانده ای اما با هر طلوعی که برتارک این کره مدور می نشیند تا شبانگاهان، رادمردان دیارم تو را یاد می کنند ای سرزمین تبدار جهان، ای غمدیده دوران. هرشبی که قصه بازیگوشی های کودکان به لالایی های […]

الف لام قدس؛ مظلومی قدر در قدمگاه زمان

 

به پاس روز قدس

به قلم؛ مهدیه رزاقی لنگرودی

هرچند که سالیانیست در غربت زمانه مهجور مانده ای اما با هر طلوعی که برتارک این کره مدور می نشیند تا شبانگاهان، رادمردان دیارم تو را یاد می کنند ای سرزمین تبدار جهان، ای غمدیده دوران.

هرشبی که قصه بازیگوشی های کودکان به لالایی های مادران سنجاق می شود، حسرت رویاهای کودکانی که بی هیچ گناهی تن به گلوله های ناجوانمردان دادند در افکار، تداعی می شود و اشکی می شود بر گونه های مادران معصومی که غصه های آوارگیتان را بر گوش طفلان باریگوش آواز می کنند. آوازی که به بلندای قامتمان، قد کشید و امروز مشت هایمان را قدرتمند و قدرتمندتر ساخت. امروز هرچند که دل خاک تب آلودت پشت بوته های زرد نامردی شکست، اما قامت قدرتمندان سر به فلک کشید و بر سر ظالمان روزگار، غرید و غرید.

اکنون ای هم کیش قدیمی، بیا در قبله گاه مشترکمان، سحرگاهان تا شبانگاهان به نماز بایستیم و با خدای خود از غم نامردان روزگار، بگوییم. از غم طفلکانی بی مادر و مادرانی بی طفل. از غم بارش گلوله های ناجوانمردان بر پیکر ستم دیده مردمی خسته از آوارگی.
بیا تا در قدمگاه قدس، برهنه پا شویم و با حالی شوریده از فریاد اطلس ها، به نبردی بس سترگ با نا اهلان تن دهیم و درس وابستگیها و هم پشتی ها را به مالک الموت پس دهیم. آن هنگام که آفتاب عمود بر ما بتابد، شانه به شانه هم، مهرها را به دل و دلها را به امید رهایی از اسارت پیوند بزنیم و تب تند خاک مظلومت را بزداییم و بزداییم و بزداییم. آنگاه سر برسجاده های مهر بیاساییم و مغرورانه نغمه آزادگی سر دهیم. نغمه ای که بر بلندای تاریخ، فریاد می شود و نا اهلان کودک کش را از جغرافیای زمان محو کند.

هم کیش بی سامان من، آن روز که سر و سامانت را باز پس گرفتیم، دیگر نه تنها لالایی های مادران غمدیده بر گوش های بازیگوشتان سنجاق نمی شود، بلکه زندگی شما رنجورکان، جانی دوباره خواهد گرفت و با کالبدهای خسته، شانه به شانه هم، در میعادگاه هرساله با معبود، نابودی نامردان را به تماشا خواهیم نشست، با قدرتی سترگ پشت همین بوته های زرد در قدمگاه زمان.

 

انتهای پیام/